دربارۀ سیدجمال الدین اسدآبادی

ساخت وبلاگ

سید مرحوم ممر معاشی از هیچ طرف نداشت. هر چه پیدا می کرد، خرج می نمود. می گفت: تا چند سال پیش حساب پول را نمی دانستم. با وجود این که از ایرانی ها خیلی بدی دیده بود، به ایرانی ها خیلی امیدوار بود. می گفت: دیر بیدار می شوند، ولی همین که بیدار شدند، تند می روند و از همه جلو می افتند. می فرمود: ایران مرکز اسلام است. جنساً شایستگی سیادت را دارد. اگر ترک بر او سلطنت نکند، و از جنس خود زمامداری داشته باشد. از ترک ها خیلی ناامید بود. قبل از جنگ روس و عثمانی سید می فرمود: در اندیشه بودم که اگر عثمانی ها با این غفلت و نخوت امرار حیات نمایند، هیچ وقت دولت متمدنی نخواهند داشت و منقرض خواهند گشت. شاید این جنگ یک ضربه ای برای بیداری آنها بشود که تکلیف خود را در آتیه بدانند. از یک طرف هم فکر می کرد عثمانی یک شکست بخورد، تا پنجاه سال خود را جمع نمی تواند کرد.

حکایت می کرد در وسط جنگ که دولت نهایت احتیاج را به معاونت صاحبان ثروت داشت، چند نفر از پاشایان باثروت در یک مهمان خانه ای جمع شده، به حال پریشان دولت گریه می کردند و در این بین کنیاک می طلبیدند. بعد از ختم عزاداری چهل لیرۀ طلا قیمت کنیاک شده بود. من به این صاحبان غیرت گفتم: اگر به جای این سوگواری همین چهل لیره را به دولت اعانه می دادید، بهتر از این دلسوزی بود. و هر یک از این آقایان دارای ثروت کافی بودند.

 

 

 

از صفحات 131 و 132 کتاب «شرح حال و آثار سیدجمال الدین اسدآبادی» نوشتۀ میرزا لطف الله اسدآبادی. چاپ سوم، انتشارات دارالفکر، قم، 1349 هجری شمسی

 

راوندی...
ما را در سایت راوندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : holybible بازدید : 106 تاريخ : جمعه 25 بهمن 1398 ساعت: 12:51