دربارۀ روابط ایران ــ عثمانی در سالهای جنگ ایران و روس

ساخت وبلاگ

به گواه تاریخ ایران همواره خواهان اتخاذ جبهۀ مشترکی ــ متشکل از ایران و عثمانی ــ در برابر غرب خونخوار و تجاوزگر بوده و از هر گامی در جهت اتحاد نظامی با عثمانی در برابر دشمن مشترک استقبال نموده است. اما مع الاسف، از آن سو، اولیای دولت عثمانی، به دلیل تعصبات خشک و بی دلیل مقامات به اصطلاح مذهبی آن سامان، و نیز تحریکات پنهان و آشکار دول غرب، غالبا از اجابت دعوت اتحاد با ایران سرباز زده اند. فی المثل در جریان جنگ ایران و روس، نه تنها (به اعتراف صریح سفیر عثمانی مقیم ایران، که اظهاراتش را خواهیم آورد) از پاگرفتن اتحاد سیاسی ــ نظامی میان ایران و فرانسه برای بیرون راندن روس های متجاوز از قفقاز جلوگیری می کرد، سهل است، که در مواقع و مراحل حساس و تعیین کننده نیز (نظیر مقطع حساس تجاوز روس ها به ایران) همراه و هم صدا و هماهنگ با استعمار متجاوز، خاک ایران را مورد تجاوز قرار می داد.

آقامحمدخان قاجار، در جریان جنگ با روس ها، ضمن ارسال نامه ای به باب عالی (دربار عثمانی) پیشنهاد نمود که دو دولت در برابر هجوم های روس تزاری متحد گردند، اما به روایت «احمد جودت» (در تاریخ دوازده جلدی اش) وقتی که نامۀ مزبور در شورای باب عالی مطرح می گردد، با وجود آن که پاشاها (فرماندهان نظامی) پیشنهاد مزبور را منطقی و منطبق بر مصالح دولت عثمانی دانستند، اما شیخ الاسلام وقت عثمانی، «راغب افندی» عمامه بر زمین کوبیده، اظهار داشت که: «تا من زنده ام چنین اتحادی شدنی نیست. بگذارید اینان به دست روسیان نابود شوند.»

در جریان دو جنگ ایران و روس هم (با اینکه روس ها علاوه بر ایران، با عثمانی ها نیز جنگ داشتند، و حتی پس از فراغتشان از قفقاز، به جنگ با عثمانی پرداخته و بدانان گوشمالی سختی دادند) به طور متناوب شاهد حملات ارتش عثمانی به خاک ایران هستیم، که البته در کلیۀ این حملات پس از آنکه دولت ایران از اخطارهای دیپلماتیک و اتمام حجت های مکرر نتیجه نگرفت، عکس العمل سخت و دندان شکن نشان داد.

عثمانی ها، حتی از این هم پا را فراتر گذارده و هم چنانکه در مبحث «علل دوگانه توجه خاص و طمع ورزی شدید قدرت های استعماری غرب و شرق به کشورمان» اشاره کردیم، در بحبوحۀ جنگ اول ایران و روس، به وساطت انگلیسی ها، با امپراتوری متجاوز تزارها پیمان محرمانه بستند که از خاک عثمانی، برای آنان اسلحه و مهمات و آذوقه ارسال دارند.

سخن از کارشکنی ها و اخلال گری های سفرای عثمانی مقیم دربار فرانسه و ایران در جلوگیری از سرگرفتن اتحاد جدی نظامی ــ سیاسی میان ایران و فرانسه به میان رفت. «سیدمحمد امین وحید»، سفیر فوق العادۀ عثمانی در دربار ناپلئون در سال های 1807 میلادی به بعد، به شهادت «اسناد بایگانی فرانسه» و نیز «سفارتنامۀ» خودش، در سال های حساس و تعیین کننده ای که ناپلئون نقشۀ عقد اتحاد مثلث میان ایران و عثمانی و فرانسه علیه روس و انگلیس را در سر می پروراند، کاری جز تلاش در جهت تحقیر و سرشکستگی «میرزا رضاخان قزوینی»، سفیر فوق العادۀ وقت ایران در فرانسه، در برابر سفرای دول خارجه و سنگ اندازی در راه اتحاد ایران و عثمانی نداشته است. او خود در سفارتنامه اش می نویسد:

چون سفیر ایران پیش از من به وین رسیده بود، ژنرال آندره اوسی، سفیر فرانسه، نخستین مهمانی را به افتخار او ترتیب داد. فردای آن روز ضیافتی به نام ما ترتیب یافت. برای این مهمانی مواد لازم از طرف میزبان تهیه شده بود، اما غذاها را آشپزهای ما پخته بودند.

در حین صرف غذا، سفیر ایران از حلوای ما لذت برد و به عنوان خوشامدگویی اظهار کرد: «خیلی خوب شده است!» جواب دادم: «آری. حلوای غازیان ما مشهور است!» و بشقاب حلوا را به طرف او انداختم. جوابی نیافت و گفت: «لطف فرمودید!» او سرافکنده و شرمسار، و مهمانان اتریشی و حضار مجلس کیف کردند و خندیدند.

بعد هم می بینیم علی رغم میرزا رضاخان، سفیر ایران، که دو ماه پس از ورود خود به دربار ناپلئون موفق به ایجاد انعقاد پیمان «فین کن اشتاین» میان ناپلئون و ایران می گردد، سیدمحمد امین در مأموریت خویش کامیابی حاصل نمی کند. (رجوع کنید به: مجلۀ بررسی های تاریخی، شمارۀ دو، سال دهم، صفحات 17 و 18).

سیدمحمد رفیع، سفیر عثمانی در ایران نیز (از اواسط سال 1222 هجری قمری به بعد) به شهادت گزارشی که خود از ماجرای سفارتش در ایران نوشته است، همچون همکارش در دربار ناپلئون، کاری جز تفتین و دو به هم زنی میان ایران و فرانسه نداشته است.

«محمد رفیع» در گزارش مزبور، رسماً اعتراف می کند که: «در اثنای گفتگوهای پنهانی مان با لابلانش، کنسول پیشین فرانسه، و ژوزف ژووانی، مترجم او، که در تهران با این فقیر در یک خانه سکونت داشتند، مرد رندی ها و زرنگی ها و نقشه های آشکار و نهان ایرانیان را تمسخر و استهزاء می کردیم.» (برای آشنایی با کل این گزارش رجوع کنید به: مجلۀ بررسی های تاریخی، سال دهم، شمارۀ دوم و سوم).

 

 

از صفحات 81 و 82 کتاب «جهاد دفاعی و جنگ صلیبی ایران و روس تزاری». اثر مرحوم علی ابوالحسنی (منذر). نشر دارالحسین تهران. تهران، [1359 هجری شمسی]

 

راوندی...
ما را در سایت راوندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : holybible بازدید : 115 تاريخ : جمعه 8 فروردين 1399 ساعت: 17:26